دلم
گوشه ی دنجی می خواست و
یک نیمکت چوبی و
" تو " ....
حرفم را پس می گیرم…
بی تو انگار اصلا نمی گذرد…!!!
نمیــــزارن به پـــای فرهاد بودنــــت
میزارن به پـــای کَنه بودنـــت...
غصـه هایت زودتـر از خـودت ،
قـد می کِشــند ، درد هـایت نــیز !
غــافل از آنکه لبخــندهـایت را ،
در آلبــوم کـودکــی ات جــا گــذاشتــی .....
کجایی که ببینی این روزها
توبه ی من
از گرگ ها هم مرگ تر است …
هیچ وقت !!
تو را آن لحظه میخواهم که خودت بیایی
"با دلت"….
نه با آرزوی من!
همه از رد پاهایم می فهمند
که از کجای خیابان
تنها شدم..... !!!!