دوست دارم بهت بگم :
??? ???? ???? !
فقط باید با دلت بخونی تا بفهمی چی بهت گفتم !!
اگه زبونشو بلد نیستی
اگه دوست داری بفهمی
توی نرم افزار های ترجمه آنلاین تایپ کن تا بفهمی که ....
دوست دارم بهت بگم :
??? ???? ???? !
فقط باید با دلت بخونی تا بفهمی چی بهت گفتم !!
اگه زبونشو بلد نیستی
اگه دوست داری بفهمی
توی نرم افزار های ترجمه آنلاین تایپ کن تا بفهمی که ....
سر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم
پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم
سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچهی معشوقهی خود میگذرم
شهریار
پ ن : استاد شهریار وقتی معشوقه اش رو روز سیزده به در با همسر و بچه به بغل می بینه !!
دیگر اشعار : شهریار
گنـــــــــــاه باشد
یا اشتــــباه
گناه می کنم ، تـــــو را
حتــــــی به اشتباه …..!
شادی از منظر این قوم گناهی است بزرگ ،
بزن آهنگ ولی شاد زدن ممنوع
وقتی سیب را چیدم
گمان کرد فریب داده است مرا
نمی دانست تو پرسیده بودی که
"مرا بیشتر دوست داری یا ماندن در بهشت را"؟؟؟؟