غصـه هایت زودتـر از خـودت ،
قـد می کِشــند ، درد هـایت نــیز !
غــافل از آنکه لبخــندهـایت را ،
در آلبــوم کـودکــی ات جــا گــذاشتــی .....
غصـه هایت زودتـر از خـودت ،
قـد می کِشــند ، درد هـایت نــیز !
غــافل از آنکه لبخــندهـایت را ،
در آلبــوم کـودکــی ات جــا گــذاشتــی .....
کجایی که ببینی این روزها
توبه ی من
از گرگ ها هم مرگ تر است …
هیچ وقت !!
تو را آن لحظه میخواهم که خودت بیایی
"با دلت"….
نه با آرزوی من!
همه از رد پاهایم می فهمند
که از کجای خیابان
تنها شدم..... !!!!
می ترسم از بعضی آدمها ...
آدمهایی که امروز دوستت دارند
و فردا بدون هیچ توضیحی رهایت می کنند...
آدمهایی که امروز پای درد دلت می نشینند
و فردا بی رحمانه قضاوتت می کنند...
آدمهایی که امروز لبخندشان را می بینی
و فردا خشم و قهرشان...
آدمهایی که امروز قدرشناس محبتت هستند
و فردا طلبکار محبتت...
آدمهایی که امروز با تعریف هایشان
تو را به عرش می برند
و فردا سخت بر زمینت می زنند...
آدمهایی که مدام رنگ عوض می کنند
امروز سفیدند، فردا خاکستری، پس فردا سیاه...
آدمهایی که فقط ظاهراً آدمند ...
چیزی هستند شبیه مداد رنگی های دوران بچگی مان !!
هر چه بخواهند می کشند...
هر رنگ که بخواهند می زنند....